جامعه شناسان عمدتاً متوجه تبیین و تشریح چگونگی مخدوش شدن روابط اجتماعی و حالات و خصوصیات منصفانه و پرخاشگرانه¬ی فرد در قبال جامعه و ساخت اجتماعی هستند. از این رو تأکید آنان بر بیگانگی و آنومی اجتماعی است که در آن احساسات فرد نسبت به واقعیت اجتماعی سنجیده می شود. جامعه شناسان همچنین بر نقش عوامل بیرونی و واقعیات اجتماعی در بروز بیگانگی تأکید دارند و از این رو آن را مسئله ای تحمیلی در نظر می گیرند. آنچه بدیهی است اشتراک نظر کامل آنان در نقش عوامل اجتماعی و بیرونی در بروز بیگانگی است. حتی آن دسته از جامعه شناسانی که در تبیین های خود به انگیزه های فردی نیز توجه دارند. در تحلیل های خود بیشتر به انگیزه هایی که از ارزش های نظام اجتماعی سرچشمه گرفته اند تأکید می ورزند.
روان شناسان از سوی دیگر بیگانگی را در سطح فردی مطالعه می کنند و عمدتاً متوجه آنومی روانی هستند. در آنومی روانی معمولاً احساسات فرد در قبال خود سنجیده می شود. از این رو از خود بیگانگی و عوامل بیگانه موضوع بحث روان شناسان است. آنان با فرض عللی روان شناختی بر بیگانگی و روابط آن بر شخصیت، مزاج یا نیروهای سرکش درونی، سرکوب های روانی و سرکوب های غرایز درونی انسان توسط جامعه را مطرح ساخته و به چگونگی پرورش و رشد شخصیت، عامل رفتار، گرایش ها و خلقیات پدر و مادر، چگونگی اجتماعی شدن انگیزه ها، سرخوردگی های درون کودکی، تجارب نخستین دوران طفولیت، زمینه های طبقاتی و چگونگی بازبینی و کنترل اجتماعی در تبیین بیگانگی روانی توجه می کنند. به طور کلی، براساس حیطه تفحص، تتبع حوزه مطالعاتی، نظریه های بیگانگی را به طور عام می توان در دو قلمرو نظری جامعه شناسی و روان شناسی قرار داد. در قلمرو جامعه شناسی، آراء و نظریات جامعه شناسان در باب بیگانگی عمدتاً در دو نحله فکری و حوزه نظری یعنی نظریه نظم اجتماعی و نظریه انتقادی متمرکز است. در قلمرو روان شناسی نیز دو رویکرد روان پویائی و نظریه ساز و کار دفاعی مدنظر است (محسنی، ۱۳۷۰، صص ۴۲-۵۰).
فهرست مطالب
مقدمه
نظریه های مرتبط با بیگانگی اجتماعی
پیشینه ی تحقیق در ایران
پیشینه ی تحقیق در جهان
ارائه مدل تحلیلی تحقیق با توجه به پیشینه تجربی، پیشینه نظری تحقیق
منابع و مآخذ
تعداد صفحات: ۱۶
فرمت فایل: word
توجه: لینک دانلود بعد از پرداخت بصورت فوری ارائه میشود.
دیدگاهی وجود ندارد
دیدگاه ها بسته شدند