پایان نامه بررسی رابطه بین هوش عاطفی دانش آموزان دبیرستانی با پیشرفت تحصیلی آنها

در روانشناسی جدید دو دیدگاه کلی در مورد هوش وجود دارد: یکی نظریه اندیشمندانی است که در زمینه رشد کودک به مطالعه و تحقیق پرداخته اند که نمونه بارز آن در آثار پیاژه متبلور شده است و دیگری نظریه هایی است که بر اساس کمی نگری، نوعی دیدگاه روانسنجی را در مطالعه هوش وارد کرده اند: نمونه این تلاشها در آثار بینه، اسپیرمن، ترستون و امثال آنها مشاهده می شود. گرایش به اندازه گیری تواناییهای انسان در قرن نوزدهم با مطالعات فرانسین گالتون بوجود آمد. تلاشهای گالتون در جمع آوری اطلاعات در مورد هوش به منظور انجام مطالعات منظم در این زمینه تا حد زیادی در تکوین و گسترش رهیافت روانسنجی موثر بوده است. او نتایج مطالعاتش را در کتاب نبوع ارثی تنظیم کرده است. گالتون هوش افراد برجسته زمان خود را بررسی کرد و نتایج کارش را بر این واقعیت قرار داد که وجود افراد نابغه در طول نسلها در خانواده ها تداوم می یابد. او معتقد بود جامعه انگلستان زمان گالتون بر مبنای امتیازات ارثی است و این موضوعی بود که او در ابتدا به آن توجه نکرد. در نتیجه والدینی که عوامل ژنتیکی مناسبی را به فرزندانشان منتقل می کردند، احتمالاً امکانات محیطی مناسبی هم برای آنها…