تعریف جو 1- جو: طبقه سیال گازی را گویند که دارای بخارهای مختلف است و کره زمین را احاطه کرده است. 2- جو: عبارتست ازاطراف و آنچه برچیز دیگری احاطه دارد. 3- جو: فضای احساس عمومی. تعاریف جو سازمانی کمپل و همکاران (1980): جو سازمان شیوه برخورد سازمان را با اعضاء نشان میدهد و بنابراین میتوان آن را شخصیت سازمان فرض کرد. هالپین و کرافت (1970) : جو عبارتست از ویژگیهای درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز ساخته و روی رفتار افراد آن تاثیر میگذارد و بوسیله ادراکات کارکنان و توصیف های آنان از ویژگیهای درون سازمان سنجیده میشود. دنیسون (1996) معتقد است جو سازمانی دو مفهوم متمایز دارد. یکی ادراک یا واکنش مشترک افراد نسبت به یک موقعیت و دیگری مجموعه شرایطی است که بر رفتار افراد تاثیر دارد، ویژگیهای عینی یک نظام اجتماعی همراه با واکنشهای سازگار با آن ویژگیهاست. هالپین میگوید نسبت شخصیت به فرد مثل نسبت جو سازمانی به سازمان است. فهرست مطالب معانی جو تعاریف جو سازمانی جو سازمانی سوئینی ویژگیهای خاص جو سازمانی تفاوت جو و فرهنگ سازمانی ابعاد جو سازمانی نظریه های جو سازمانی شاخص های جو سازمانی سالم مراحل بهبود جو سازمانی رویکردهای شکل گیری جو سازمانی عوامل…
تعاریف نظریه پردازان مدیریت از جو سازمانی: – داکرت ۲۰۰۴ آشکار شدن شیوه ها و الگوهای زیربنایی که در پیش فرضها، مصادیق و اعتقادات نهفته است و فرهنگ را می سازد. – فلمینگ ۲۰۰۲ جو سازمانی نمایی از ویژگیهای ظاهری فرهنگ است که از ادراکات و نگرشهای کارکنان ناشی می شود. – پاول و باترفیلد ۱۹۷۸ جو سازمانی بیانگر ویژگیهای سازمانی است که افراد آن را به صورت کل نگر درک می کنند. – برین ۱۹۷۴ جو سازمانی را به منزله شخصیت سازمان معرفی کرده اند. جو سازمان شیوه برخورد اعضا با سازمان است. – بولدن ۱۹۹۲ جو سازمانی محیطی است که افراد در آن کار میکنند و منعکس کننده نگرش کارکنان و سبک مدیریت سازمان است. مکلری و هنسلی جو سازمانی را جنبه کیفی روابط بین افراد در یک سازمان تعریف می کنند که بستگی به درک فرد از کار و مقام او و دیگر اعضا در سازمان دارد. این ادراکات عمدتاً به وسیله مشارکت افراد در سازمان تعیین می شود و مجموعه رفتار آنها روابط کاری افراد را به وجود می آورد. هالپین برای توضیح این مفهوم از یک تشبیه استفاده می کند. او می گوید: نسبت شخصیت به فرد مثل نسبت جو سازمانی به سازمان است. به…