حسابداری در جهان نزدیک به شش هزار سال سابقه دارد و رکن اصلی نظام اطلاع رسانی مالی و اقتصادی هر جامعه به شمار می رود. برای حسابداری تاکنون تعریفهای گوناگونی شده است. برخی آن را به عنوان هنر، برخی دیگر از آن به عنوان فرایند و عدهای نیز به عنوان یک فعالیت خدماتی نام بردهاند. از جمله ویژگیها و محدوده هایی که برای آن قائل هستند، می توان به زبان مشترک در تجارت، ثبت تاریخی فعالیتهای اقتصادی، تعیین استانداردها، سیستم اطلاعاتی، کالای اقتصادی، ابزاری برای حفظ مشروعیت اقتصادی و غیره اشاره کرد. حسابداری نه از منظر یک علم، بلکه از منظر یک شغل، ویژگی متمایزی دارد و آن هم کاربردش در همه سازمانهای دولتـی، عمومـی و بنگاههای خصوصی بزرگوکوچک است؛ ویژگی ای که رشته های دیگر از آن کمتر برخوردار هستند. اما بهعنوان یک علم مستقل دارای پیشینه ای بیش از یکصد سال تحقیق و پژوهش در دنیاست و تمام تلاش پژوهشگران این رشته تاکنون بر این مبنا بوده که با تغییرات پیچیدهای که در شرایط کسب و کار و همچنین فناوری تولید و اطلاعات پدید آمده است، بتوانند همگام با آنها نقش مؤثری در تصمیمگیری بهینه مدیران ایفا کنند و حسابداری اندک اندک از یک دانش اجتماعی (نظری)، به…
حسابداری در جهان نزدیک به شش هزار سال سابقه دارد و رکن اصلی نظام اطلاعرسانی مالی و اقتصادی هر جامعه بهشمار میرود. برای حسابداری تاکنون تعریفهای گوناگونی شدهاست. برخی آن را بهعنوان هنر، برخی دیگر از آن بهعنوان فرایند و عدهای نیز بهعنوان یک فعالیت خدماتی نام بردهاند. از جمله ویژگیها و محدودههایی که برای آن قائل هستند، میتوان به زبان مشترک در تجارت، ثبت تاریخی فعالیتهای اقتصادی، تعیین استانداردها، سیستم اطلاعاتی، کالای اقتصادی، ابزاری برای حفظ مشروعیت اقتصادی و غیره اشاره کرد. حسابداری نه از منظر یک علم، بلکه از منظر یک شغل، ویژگی متمایزی دارد و آن هم کاربردش در همه سازمانهای دولتـی، عمومـی و بنگاههای خصوصی بزرگوکوچک است؛ ویژگیای که رشتههای دیگر از آن کمتر برخوردار هستند. اما بهعنوان یک علم مستقل دارای پیشینهای بیش از یکصد سال تحقیق و پژوهش در دنیاست و تمام تلاش پژوهشگران این رشته تاکنون بر این مبنا بوده که با تغییرات پیچیدهای که در شرایط کسبوکار و همچنین فناوری تولید و اطلاعات پدید آمدهاست، بتوانند همگام با آنها نقش مؤثری در تصمیمگیری بهینه مدیران ایفا کنند و حسابداری اندکاندک از یک دانش اجتماعی (نظری)، بهسوی دانش محض (تئوری) تغییر یابد. فهرست مطالب بیوگرافی نگارنده مقدمه ارزیابی عمومی تعریف حسابداری (سنتی) حسابداری…
آمار نشان می دهد که نظام آموزش و پرورش ایران حدود یک میلیون دانش آموز در کلاس های درس پایه به تحصیل می پردازند. دانش آموزان کلاس های درس چندپایه را دانش آموزان روستایی یا دانش آموزان حومه شهرهای کوچک و دورافتاده تشکیل می دهند. آموزگاران کلاس های درس چندپایه نیز بیشتر از مناطق روستایی برخاسته اند. که عمدتاً دارای مدرک تحصیلی دیپلم هستند و کمترین آموزش ها را دیده اند و از اموزش های پایه ی معلمی بی بهره اند. دلیل اصلی تشکیل کلاس های چندپایه به حد نصاب نرسیدن تعداد دانش آموزان در یک پایه ی تحصیلی است. معمولاً حد نصاب تعداد دانش آموزان برای رسمیت یافتن کلاس های درسی را در هر پایه نظام آموزشی تعیین و ابلاغ می کند. با روند رو به افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها زمینه ی تشکیل کلاس های چندپایه فراهم می آید. دیدگاههای مختلفی نسبت به کلاس های درس چندپایه وجود دارد: برخی این کلاس ها را جزو معضلات نظام آموزشی می دانند که باید از میان برداشته شود و بعضی دیگر وجود این کلاس ها را به مثابه فرصتی برای یک عمل آموزش و پرورش پرورش بهینه به شمار می آورند. تحقیقات نشان می دهد که میان دانش آموزان…
نهاد آموزش و پرورش رسمی، یکی از نهادهای مدرن امروزی است که دولتها به شدت به آن احساس نیاز دارند و گویی بدون وجود این نهاد، خود را ناتمام می شمارند؛ حتی می توان گفت بدون وجود این نهاد، در انجام دادن وظایف خود ناتوان هستند. نهاد آموزش و پرورش، مسئولیت تعلیم و تربیت افراد جامعه را به عهده دارد و به همین سبب در جامعه امروزی از اهمیت بسیاری برخوردار است. از آنجایی که در فضای آموزشی قرن ۲۱ مقوله های سرعت، دقت، مهارت و اطلاعات و فناوری های نوین مطرح است و تجربه های موفق مرزی ندارد. تجزیه و تحلیل و شناخت تجربیات معلمان و مدیران دلسوز ضرورت و اهمیتی فزاینده دارد زیرا سبب پیشرفت دانش در زمینه های مختلف آموزشی و پرورشی شده و به آینده کمک فراوانی می کند. همچنین بازنگری در فرآیند تجربیات باعث می شود نقاط قوت و ضعف، تجارب آموزشی موفق و ناموفق و راه حل ها مشخص شده و از دوباره کاری و اتلاف وقت در فضای جدید جلوگیری شود. امروزه در این دنیای در حال تغییر و پیشرفت، مدارس نیاز به تغییر و دگرگونی دارند و این تغییر باید در مدیریت ایجاد شود چرا که واقعیات امروز جامعه را نمی توان…
کسب تجربه تنها به سن بستگی ندارد و از راه دیدن – شنیدن و حتی از راه کتاب خواندن به وسیله خود و دیگران کسب می شود. دست کم گرفتن معلم و صرفاً توجه به جنبه های شغلی، اداری، قانونی و حقوقی صرفاً موجب رفع تکلیف برای معلم شده و نشستن سر کلاس را برای دانش آموز طاقت فرسا و دیرگذر کرده و انگیزه او را برای کار و تلاش بیشتر و کسب مدارج علمی بالاتر ناتوان جلوه خواهد داد. دست کم گرفتن معلم، استفاده از حربه نمره را به معلم خواهد آموخت و علاقه به کسب نمره و مدرک را در دانش آموز افزایش خواهد داد. دست کم گرفتن معلم، او را وادار به رفع تکلیف کرده و حضور فیزیکی خود در کلاس را به وقت کشی و سمبل کاری مجبور می کند. در حالی که صدور و ابلاغ تمام مقررات اداری و حضور تمام دست اندرکاران و پرسنل اداری برای به حرکت در آوردن چرخهای عظیم الجثه فرهنگی و علمی جامعه است که بر دوش معلم گذاشته شده است، میباشد. و این نیست مگر اینکه معلم از خود شروع کند و علاقه و انگیزه به هنر خود داشته باشد تا بتواند آن را به دانش آموزان انتقال دهد…
بحث و بررسی درباره روشهای تدریس درس و مدیریت کلاس درس در دوره ابتدایی به ویژه کلاسهای چندپایه یکی از مباحث اساسی و کلیدی است که نظر متخصصان برنامه ریزی درسی و روانشناسی تربیتی را به خود اختصاص داده است و به دلیل اهمیت فرآیند تدریس و یاددهی – یادگیری است. برپایه آمارهای نظام آموزش و پرورش ایران حدود یک میلیون دانش آموز در کلاس های درس چندپایه به تحصیل می پردازند. این تعداد از دانش آموز را در حدود چهل و هشت هزار کلاس درس تربیت می کنند. دانش آموزان کلاسهای درس چندپایه را دانش آموزان روستایی یا دانش آموزان حومه شهرهای کوچک و دور افتاده تشکیل می دهند. آموزگاران کلاسهای درس چندپایه نیز بیشتر از مناطق روستایی برخاسته اند، آنان عمدتاً دارای مدارک تحصیلی دیپلم متوسط و در مواردی هم فوق دیپلم و دیپلم هستند، آموزگاران یا معلمان کلاسهای درس چندپایه کمترین آموزشها را دیده اند و از آموزشهای پایه ی معلمی بی بهره اند. در کنار این، در ساختار نظام آموزش و پرورش نیز برنامه ریزی خاصی برای توجه به کلاسهای درس چندپایه صورت نگرفته است؛ می توان گفت آنچه از بررسی ساختار نظام آموزشی بر می آید گویی وجود کلاسهای درس چندپایه به فراموشی سپرده شده…
نقش معلم در تربیت دانش آموز بر هیچ کس پوشیده نیست، تماس نزدیک بین معلم و دانش آموز و نفوذی که معلم بر دانش آموز دارد نقش مهمی در علامت فکری و روانی ایشان ایفا می کند و ممکن است به شیوه های گوناگون مثل تقلید الگوسازی و گاهی اوقات همانندسازی بروز کند. معلم باید علاوه بر نقش تربیتی و پرورشی که در مدارس انجام می دهد الگودهی را به عنوان یک ابزار تربیتی مورد استفاده قرار دهد. معلم به دقت، تفکر دانش آموزان را تحت نظر قرار می دهد در مواقع مناسب توجه آنان را به کل هستی و مبدأ خلقت جلب نماید و همچنین با رفتار خود ارزش ها را در دانش آموزان درونی سازد. روانشناسان و مربیان تعلیم و تربیت معلم را مرجع واقعیت برای کودک می دانند، در این حیطه از آنان انتظار می رود رفتار فعالیت های معمولی خویش را براساس اصول و ضوابط سلامت روان مورد آزمون و ارزشیابی قرار دهند و با آزمون نگرش ها و احساسات، ارزشها و رفتار خویش از سویی و مشاهده ی کودکان و تعبیر و تفسیر رفتار آنان و کشف مشکلاتشان می توانند موفقیت های آموزشی را در جهت مثبت، پیشگیری و یا درمانی از نو سازمان دهند….
بخوبی واقفیم که انسان شدن بر با سواد شدن تقدم دارد و بنا به نص صریح قرآن تزکیه و پالایش نفس از آلودگی ها، از تعلیم سواد و علم آموزی مقدم است و در مسیر زندگی باید بدانیم و بفهمیم تا معتقد شویم و باید معتقد شویم تا عمل کنیم، که عمل مظهر اعتقاد است. معلم در واقع، عملاً به کل زندگی جامعه در حال و آینده، اشراف دارد به این معنا که معلم ها مخزن معرفت نیستند بلکه هدایت گرانی ماهر و متعهد می باشد که نوجوانان را به سمت صحیح تعلیم و تربیت سوق می دهند و تا دانش آموزان نخواهند و نتوانند یاد بگیرند هیچ کس نمی تواند چیزی را به ایشان یاد دهد بلکه ما بعنوان یک معلم می توانیم به قولی شعار «خواستن – توانستن است» را در آنها زنده نگه داریم و نتیجه تلاش و یادگیری آنان، به شکل پیدایش تغییر در رفتار یا افکار یا اعمال و تبحرهای دانش آموزان در کوتاه مدت و یا بلند مدت ظاهر می شود و این امر مستلزم ایجاد ارتباط انسانی و حسی در سایه تعلیم الهی و اهداف عالیه تربیتی اسلامی است که رمز موفقیت افراد در نظام آموزشی و پرورش نیز در تقویت کرامات انسانی…
یادگیری و یاددهی از اولین روزهای زندگی بشری همواره وجود داشته و با زندگی انسانها عجین می باشد. چرا که بدون آموختن نمی توان در اجتماع زندگی کرد و حتی زنده ماند. آموزش کودک انسان نسبت به سایر جانداران بسیار مشکل و زمان بر می باشد بهمین خاطر اولین مربی انسان یعنی مادر و پدر باید روزهای طاقت فرسای زیادی را تحمل بنمایند تا بتوانند جهت تعلیم و تربیت ایشان قدمهای مثبت بر دارند و به استعدادهای نهفته ایشان پی ببرند و او را مستعد یادگیری و مهارت آموزی برای زندگی و تحصیل علوم گوناگون بنمایند. بعد از اولیاء جامعه خود نیز به عنوان مدرسه و محل تعلیم و تربیت عمل می کند. اعضای خانواده، فامیل ها، همبازی های کوچه و محله و در روزگار جدید رسانه های جمعی در تعلیم و تربیت انسانها نقش اساسی و اصلی را دارند با این حال به منظور پاسخگویی به استعداد کودکان مراکز تعلیم و تربیت تأسیس شده و همه سعی دارند از همان دوران نو نهالی نسبت به آموزش و توانمندسازی کودکان وارد عمل شوند. مهد کودکها، کودکستانها، مراکز فرهنگی، هنری و اماکن ورزشی و در نهایت مدارس باید پاسخگویی نونهالان باشند حتی اگر کودکان به دلایلی ناتوان باشند باز این روزها…
به محض اینکه کودک به مدرسه پا می گذارد با درسی به نام ریاضی آشنا می شود و معلم می گوید: «درس ریاضی را جدی بگیرید و برای فهمیدن آن احتیاج به تمرین بیشتری دارید». همین کلمه جدی بگیرید برای دانش آموز مشکل آفرین است، زیرا یادگرفته است که کارهای سخت را جدی بگیرد در نتیجه با ترس به مسائل آن نگاه کرده و ترس از این دارد که ممکن است آن را خوب یاد نگیرد و این امر مقدمه ای است برای دوری کردن و حتی به وجود آمدن نفرت از درس ریاضی در کودکان. در صورتی که روژه گورسانی در مورد ریاضی می گوید: «نخستین وظیفه ریاضیات، ساختن و تحول دادن چیزی به جامعه است که امروزه کمتر کسی خواستار آن است، یعنی «انسان» انسانی که بیاندیشد، انسانی که درست را از نادرست تشخیص دهد، انسانی که شناخت و انتشار حقیقت را به بررسی چیزها از جمله یک تلویزیون برتری دهد، انشان آزاد نه آدم واره ای آهنی». کسانی که می خواهند در این عصر یعنی عصر حاکمیت علم فعالیت کنند، لازم است ایده های تازه را جذب، طرح های نو را درک و مسائل غیر سنتی را حل کنند. ریاضیات کلید مناسبی برای آمادگی جهت انجام این…