یکی از مهم ترین ویژگی های انسان، خلاقیت است. آدم ها با استعدادهای درونی خود می توانند خلاق باشند. زمانی که این استعدادها و قدرت تفکر دانش آموزان پرورش می یابد و جهت دار می شوند، خلاقیت شکل می گیرد و یکی از ابعاد خلاقیت، خلاقیت در نوشتن است. متأسفانه درس انشاء در بعضی مدارس جدی گرفته نمی شود در حالی که انشاء هم یعنی خلاقیت. یکی از دغدغه های مسئولان بحث خلاقیت است. به کارگیری مهارت های آموزگار خلاق در روند یادگیری فراگیرندگان قدم موثری است که می تواند در تدریس زبان و ادبیات فارسی تحول و دگرگونی ایجاد کند. اکثر اوقات کلاس درس انشاء و نگارش برای دانش آموزان کلاس خسته کننده تکراری و غیر قابل تحمل است، در حالی که این درس و این ساعت باید ذهن را روشن، اندیشه را رها و روح و قلب را آرام سازد. دانش آموزان از عقاید بگویند، از نوشتن لذت ببرند، فکر کنند و تخیلشان را قوی سازند. کلاس درس انشاء باید تمرین خوبی برای خوب نوشتن، خوب اندیشیدن و خوب سخن گفتن باشد، نه کلاس درس که فقط سوال گیج کننده «آیا می توانم بنویسم» را در ذهن دانش آموز بپروراند و غصه ی این که (این بار انشایم…
کسب تجربه تنها به سن بستگی ندارد و از راه دیدن – شنیدن و حتی از راه کتاب خواندن به وسیله خود و دیگران کسب می شود. دست کم گرفتن معلم و صرفاً توجه به جنبه های شغلی، اداری، قانونی و حقوقی صرفاً موجب رفع تکلیف برای معلم شده و نشستن سر کلاس را برای دانش آموز طاقت فرسا و دیرگذر کرده و انگیزه او را برای کار و تلاش بیشتر و کسب مدارج علمی بالاتر ناتوان جلوه خواهد داد. دست کم گرفتن معلم، استفاده از حربه نمره را به معلم خواهد آموخت و علاقه به کسب نمره و مدرک را در دانش آموز افزایش خواهد داد. دست کم گرفتن معلم، او را وادار به رفع تکلیف کرده و حضور فیزیکی خود در کلاس را به وقت کشی و سمبل کاری مجبور می کند. در حالی که صدور و ابلاغ تمام مقررات اداری و حضور تمام دست اندرکاران و پرسنل اداری برای به حرکت در آوردن چرخهای عظیم الجثه فرهنگی و علمی جامعه است که بر دوش معلم گذاشته شده است، میباشد. و این نیست مگر اینکه معلم از خود شروع کند و علاقه و انگیزه به هنر خود داشته باشد تا بتواند آن را به دانش آموزان انتقال دهد…